
مرتضی یکی از دانش آموزان عقب مانده ذهنیست و وقتی با او مواجه شدم مطلب جالبی گفت که مرا برآن داشت تا . . . بنویسم .
داخل مترو ، پسر بچه پر جنب و جوشی توجهم را جلب کرد و
از او پرسیدم : مدرسه میری ؟
او گفت : آره .
مادرش گفت مدرسه استثنائی میره .
از پسرک پرسیدم : اسمت چیه ؟
گفت : مرتضی .
از مادرش سؤال کردم ، درست میگه ؟
مادر گفت بله خیلی چیز ها رو درست میگه .
از مرتضی پرسیدم :کدوم درسهایت را بیشتر دوست داری ؟
او گفت : درس حساب (ریاضی).
پرسیدم: نقاشی رو هم دوست داری ؟
او گفت : نقاشی که به درد نمی خوره ، من میخوام درس حساب یاد بگیرم .
پرسیدم چرا دوست داری حساب یاد بگیری ؟
گفت: واسه اینکه بتونم رأی های مردم رو که به شورای شهر دادند بشمرم .
گفتم :رأی ها رو که قبلاً شمردند.
او گفت :بلد نیستن درست بشمرند .
گفتم :همه رو با دقت شمردند.
اوگفت :پس چرا هر کسی یک جور میشمره ، مثلاً یکی میگه یازده تا و یکی دیگه میگه پانزده تا ، یکی میگه تو این صندوق هست ، یکی میگه تو اون صندوق نیست ،
اینا بلد نیستن درست بشمرن .
من میخوام حساب یاد بگیرم و برم رأی ها رو درست بشمرم.
******
این صحبتهای مرتضی مرا برآن داشت تا از خودم بپرسم مگر شمردن آراء چند صندوق چقدر کار داره تا ابهامات را از بین ببرند و مردم را از شک و تردید بیرون آورند ؟
راستی حق الناس چیه ؟
اصلاً به ما چه ، خودشون میدونند با خدای خودشون .
نظر شما چیه ؟
:: بازدید از این مطلب : 333
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0